یک گنج شکار جهانی غیرقابل مقاومت، و بهترین داستان ایندی قرن حاضر.
بیش از 30 سال از زمانی که نسخه VHS خود را از ایندیانا جونز و آخرین جنگ صلیبی استفاده کردم می گذرد. از آن زمان، فرانچایز فیلم در حالت تشدید قرار گرفت. پس از کشف جام مقدس به معنای واقعی کلمه به کجا می روید؟ ظاهراً بیگانگان و سپس ماشین های زمان. ایندیانا جونز و دایره بزرگ پادزهر عالی برای همه اینها است. یکی که از Dial of Destiny فیگوراتیو خود استفاده می کند تا ما را در زمان به سمت اوج ایندی برگرداند. نتیجه به راحتی یکی از بهترین داستانهای Indy در بازیها و فیلمها است، با محیطهای پرجزئیات، حمله به مقبرهها و حل پازل فوقالعاده جوی، امتیازی عالی، و احتمالاً بهترین جلوه صدای پانچ در تجارت. در حالی که گهگاه بهعنوان یک دزدکی متمرکز بر مخفیکاری، تلو تلو میخورد، اما دایره بزرگ یک ماجراجویی بزرگ و شگفتانگیز در جهانگردی است که من را بهعنوان یک پسر مدرسهای گیج کرد. بله، درست است که بازگرداندن ایندیانا جونز به صفحه بزرگ (دوبار) پس از اینکه به معنای واقعی کلمه سوار غروب شد احتمالاً انتخاب ضعیفی بود. اما داشتن MachineGames یک تجربه Indy با الهام از بهترین بازیهای گذشته آن تیم توسعه ایجاد میکند؟
اسکرین شات های گیم پلی ایندیانا جونز و دایره بزرگ
بی واسطه ترین میراث MachineGames، سری مدرن Wolfenstein است، و مطمئناً برخی از آنها در The Great Circle به نمایش در میآیند. مانند The New Order و پیش درآمد و دنباله عالی آن، The Great Circle اول شخص و به شدت داستان محور است، و من شرط می بندم اگر کسی باشد که به اندازه ایندی از نازی ها متنفر باشد، BJ Blazkowicz اس اس قاتل گشتاپو است. با این حال، دایره بزرگ یک تمرین تشنه به خون در خشم دو مشت و سرب پرتاب نیست. بر خلاف Wolfenstein، تمرکز The Great Circle بر کاوش و پنهان کاری صبورانه و با سرعت آهستهتر است - جایی که اسلحه به ندرت (و به سختی) گزینه مناسبی است.
گفته می شود، با توجه به اینکه اعضای موسس MachineGames همگی از استودیوی سوئدی Starbreeze هستند، مسلماً DNA MachineGames بسیار عمیق تر از Wolfenstein است. برای بسیاری از تیم، به سال 2004 برمیگردد، The Chronicles of Riddick: Escape from Butcher Bay. به نظر میرسد مشتهای اول شخص و عناصر ماجراجویی ریدیک الهامبخش بزرگی در The Great Circle بودهاند، و بازی کردن دوباره بازیهایی مانند Butcher Bay-مخصوصاً زمانی که با این همه علاقه و تعهد به یک فرنچایز داستانی تمام شده باشد، شاداب است.
برای وضوح، من شک دارم که کسی از دیدن یک بازی ایندیانا جونز در سال 2024 به عنوان یک کلون از سری پرفروش Uncharted شوکه شود. مطمئناً بی سابقه نبود. به هر حال، هر دو ایندیانا جونز و ماشین جهنمی در سال 1999 و ایندیانا جونز و مقبره امپراتور در سال 2003 هر دو از یک الگوی نسبتاً سختگیرانه Tomb Raider پیروی کردند. چرخش برای ادای احترام به مردی که لارا را به عنوان برترین ولگرد غارتگر قبر بازی های ویدئویی مدرن غصب کرد، به سختی تعجب آور بود – به خصوص که بازی های امروزی به طور کلی به طور فزاینده ای یکسان شده اند.
The Great Circle یک کلون Uncharted نیست و برای آن بهتر است.
اما The Great Circle یک کلون Uncharted نیست و برای آن بهتر است. این یک بازی ایندیانا جونز است که حتی نمیدانستم میخواهم، و گاهی اوقات این بهترین سورپرایز است. من تیراندازی سوم شخص بسیار سینمایی و با کیفیت را به اندازه نفر بعدی دوست دارم، اما لازم نیست هر بازی یکی باشد. و علاوه بر این، شما میتوانید کارهای بسیار بدتری نسبت به یادداشت برداری از Butcher Bay انجام دهید - یکی دیگر از فیلمهایی که دارای مجوز هستند، با تفاوت بسیار نادری که حتی بهتر از فیلمی است که بر اساس آن ساخته شده است.
نابغه مرمت (Genius of the Restoration)
پرسپکتیو اول شخص، دایره بزرگ را با حس مقیاس فوق العاده برکت می دهد. نگاه کردن با هیبت به هرم بزرگ – یا خیره شدن به یک کشتی جنگی غول پیکر نازی که بر فراز کوهی در هیمالیا قرار دارد – به سادگی در سطح چشم تأثیر واضح تری دارد. همچنین برای بیدرنگ بودن معجزه میکند و حل پازل بهویژه فواید زیادی دارد. برداشتن و بررسی اسناد و سرنخها، دستکاری مستقیم و قرار دادن اشیاء، و تماشای نتایج آشکار در مقابل چشمان شما باعث میشود احساس کنید که شخصاً در برخی از گرانترین اتاقهای فرار جهان هستید. پازلها مرتباً میآیند، و عمدتاً سبک هستند، اما من حداقل با چند پازل کمی فرفریتر مواجه شدهام که باعث شده من راضی باشم از اینکه مبهوت نشدهام. اگر به مانعی برخورد کردید، یک سیستم راهنمایی آماده وجود دارد که تنها در صورتی که با دوربین درون بازی خود عکس اضافی از پازل متخلف بگیرید، دخالت می کند. این یک راه هوشمندانه و مودبانه برای ارائه کمک تنها در صورت درخواست است که بازیکنان را از تلفن و بازی دور نگه می دارد.
علاوه بر این، این واقعاً بهترین ویترین برای مقدار باورنکردنی جزئیات دانهریزی است که MachineGames در ظاهراً هر سطحی در The Great Circle قرار داده است. از رگههای روی شیشههای تازه پاکشده گرفته تا چکههای آهسته موم از شمع که در راه پلههای باستانی روشن میشود، اینها چیزهایی هستند که از هیچ دیدگاه دیگری قابل توجه نیستند. آیا آنها برای تبدیل شدن The Great Circle به یک بازی عالی کاملا ضروری هستند؟ شاید نه، اما آنها تصویری از پروژهای ترسیم میکنند که در آن هیچ شکوفایی خیلی کوچک نیست، اگر دنیا را حتی ذرهای معتبرتر جلوه دهند و احساس کنند.
بعد از شروع با یک فلاش بک کوتاه به Raiders of the Lost Ark به عنوان یک آموزش – که اگر به خوبی انجام نمی شد – ممکن بود کمی لذت بخش باشد – سطح دوم The Great Circle یک سفر فوق العاده (و به همان اندازه نوستالژیک) در کالج مارشال کانکتیکات است. این یک اجرای باشکوه و در لایههای لایهای از جزئیات سفارشی است که مدام در مسیر رسیدن به هدف حواس من را پرت میکرد. نیم تنه و سایر لوازم مربوط به تاریخ مدرسه. کابینت پر از وسایل عجیب و غریب. تابلوهای اعلانات مملو از تابلوهای دست ساز. اگر این نسخه از مدرسه معروف ایندی را به نسخه هشت ساله من نشان می دادید که دندان هایش را بیهوده با اشاره و کلیک کردن در کالج مارشال در سال 1989 ایندیانا جونز و آخرین جنگ صلیبی: ماجراجویی گرافیکی برید، شاید می خواستم شما را در آتش بسوزانید. یا حداقل در یک گودال گدازه قربانی بدون قلب فرود آمده است.
محیط های چشم نواز همچنان در راه است: معماری آراسته ایتالیایی و دخمه های پوسته دار شهر واتیکان. یک شهر باستانی و چندین مکان حفاری نازی ها در سایه اهرام مصر و ابوالهول بزرگ. آبراههای پرپیچوخم سوکوتای و معابد سیلزده که توسط جنگل در حال بازیابی هستند. همه چیز عالی است و با نورپردازی مثال زدنی اشعه ای تقویت شده است. من تضادهای عظیم بین سطوح را دوست دارم، و "دایره بزرگ" به عنوان یک مفهوم باستان شناسی خیالی، یک پیش فرض موثر قابل تحسین برای توجیه ایندی پریدن در سراسر جهان در طول یک داستان است.
نسخه اشتباه دیوید شاگنسی از مارکوس برودی ممکن است در سایه بیکر مورد توجه قرار نگیرد.
نقطه قوت این داستان در اینجا یکی از دارایی های واقعی The Great Circle است، و با اجراهای بسیار چشمگیر زنده شده است. در بیشتر موارد، جعل هویت هریسون فورد تروی بیکر نزدیک به صحنه است و صدای متمایز بیکر در نقش ناپدید می شود. اعتبار نیز باید به صداپیشه دیوید شاگنسی تعلق گیرد که نسخه اشتباه او از مارکوس برودی اثر دنهولم الیوت ممکن است در سایه بیکر مورد توجه قرار نگیرد. با توجه به اینکه الیوت در سال 1992 درگذشت، میتوانست بسیار شبیه به یک حقه باشد، اما نقش کوچک برودی معنادار و محترمانه به نظر میرسد و نه شبیه یک شیرین کاری. ماریو گاوریلیس نیز آن را به عنوان باستان شناس لزج و شوم نازی Emmerich Voss می کشد. او دیالوگ خود را با چنین سمی تف می دهد که تصور می کنم میکروفون او ممکن است به یک چتر کوچک نیاز داشته باشد. بیشتر مکالمات معنادار در کات سین های با کارگردانی خوب اتفاق می افتد، که با مکالمات ولفنشتاین مدرن برابری می کند، البته با مقدار مناسبی از طنز اندک ایندیانا جونز زمانی که مشت ها شروع به پرواز می کنند، نقطه گذاری می شود. در اینجا اساساً دو فیلم با کات سین وجود دارد، اما هرگز زیاد به نظر نمی رسید. این ایندی در دوران اوج خود است و من برای هر دقیقه بیشتر از آن در هیئت هستم.
به عنوان یک قاعده، سریال ایندیانا جونز زمانی که شامل یک مسابقه ناامیدانه برای ردیابی یک مصنوع قبل از اینکه نازی ها بتوانند آن را برای آنچه که آنها معتقدند مزیتی شکست ناپذیر و فتح جهان خواهد بود به دست آورند، همیشه در بهترین حالت خود قرار دارد. آن فیلمها قبل از تلاشهای واکشی بازیهای ویدیویی، تلاشهای واکشی بازیهای ویدیویی بودند، و The Great Circle به طور طبیعی آن را در آغوش میکشد، و بلافاصله با شروع اکشن خود در سال 1937 - مستقیماً بین رویدادهای Raiders و The Last Crusade، در حالی که جهان به سمت جنگ جهانی دوم میسوزد.
واقعاً بسیار قابل توجه است که دایره بزرگ چگونه به طور متقاعدکننده ای در حفره بین آن دو فیلم بی عیب و نقص قرار می گیرد و با موفقیت از گاهشماری عجیب و غریب سه گانه اصلی ایندی بهره می برد. این بسیار فراتر از ارائه یک زمینه اضافی در مورد جدایی ایندی از ماریون ریونوود نیز هست. در واقع، یکی از بزرگترین ستایشهایی که میتوانم برای The Great Circle داشته باشم این است که ممکن است بهترین فیلم ایندیانا جونز باشد که هرگز ندیدهاید. موسیقی نیز در همه زمینهها یک پیروزی است، و من از هماهنگی آن با Raiders و The Last Crusade لذت میبرم. من به ویژه از دیدن اوج فیلم The Great Circle در یک مسابقه که کاملاً ردپای هر دوی آن فیلمها را دنبال میکند هیجانزده شدم – با این حال هنوز هم توانستم با یک پیچ و تاب غیرمنتظره درخشان من را از پا درآورد.
به احیای خودمان کمک کنید
در مورد ناک اوت، مبارزه در دایره بزرگ به طرز رضایتبخشی وحشیانه بدون خشونت بیمورد است، که با ریشههای سریال ماجراجویی خانوادهپسند و غوغایی همخوانی دارد. من عاشق طراحی صدای بسیار چشمگیر هستم که باعث می شود هر ضربه ای شبیه چوب گلف باشد که با یک دسته بزرگ کرفس کوبیده می شود، و من عاشق این هستم که مبارزه در اول شخص چقدر احشایی است. شما ضربات را با زمانبندی صحیح مسدود میکنید و آنها را دفع میکنید، و ضربههای سریع و ضربههای پاور بارگذاری میکنید. علاوه بر این، شلاق گاو نر ایندی را می توان برای خلع سلاح سریع دشمنان استفاده کرد، و آنقدر آنها را بیهوش کرد که یا وارد آن ها شوید و آنها را ضربه بزنید یا اسلحه رها شده شان را بردارید و با آن به آنها ضربه بزنید.
من از نحوه مبارزه در مجاورت قصاب خلیج لذت می برم، اما سیستم استقامتی که بر آن حاکم است کمی متقاعد نشده ام، که با تلاش ایندی در بالا رفتن، دویدن و پرتاب کردن دست ها از بین می رود. این فقط مکث هایی را در طول اکشن ایجاد می کند که در آن مجبور خواهید شد منتظر یک ضرب بمانید، یا با دویدن به سمت عقب حرکت کنید، زیرا گروهی از احمق های غاز قدم به قدم با دوک هایشان به سمت شما حرکت می کنند. من واقعاً نمی توانم تشخیص دهم که چه چیز دیگری اضافه می کند به جز چیزی که به طور خودسرانه ارتقا داده شود تا جایی که دیگر ناراحت کننده نباشد.
مبارزه با اقدامات شما تشدید می شود، بنابراین، اگر اسلحه را به دست گرفتید و شروع به انفجار کردید، انتظار داشته باشید که همه دشمنان مسلح در مجاورت شما با سرب داغ خود پاسخ دهند. ایندی نمی تواند از این نوع رگبار جان سالم به در ببرد، بنابراین، در بیشتر موارد، بهترین کار این است که سلاح گرم را فراموش کنید. مسلماً اگر یک واکنش بزرگ دشمن را تحریک کنید و خود را در جایی پارک کنید که مهاجمان شما برای رسیدن به آن نیاز به صعود دارند، کمی احمقانه ایجاد می کند. به عنوان مثال، میتوانید بالای یک نردبان بایستید و مدتی از هر کسی که از آن بالا میرود غافلگیر شوید، و هیچ کس متوجه نخواهد شد که آنها اسلحه دارند و میتوانند به سادگی به سمت شما شلیک کنند (حداقل در سختی معمولی). اما شما می توانید خارج از خطوط اینجا رنگ آمیزی کنید و اینگونه بازی کنید. ایندی بدش نمیآید که در صورت لزوم اجساد را پشت سرش بگذارد، اما او یک قاتل دسته جمعی سبیل نیست. اگر بخواهید مقداری از آن را از سیستم خود خارج کنید، همیشه می توانید Wolfenstein را فعال کنید.
ایندی بدش نمیآید که اجساد را به دنبال خود بگذارد، اما او یک قاتل دسته جمعی نیست.
با این حال، در مورد اسلحه، هفت تیر شخصی ایندی متأسفانه یک ناامیدی بزرگ است. من همه آن را دو بار استفاده کردم، اما هر دو هنوز ضد کل بودند. اولین مورد یک نبرد اولیه رئیس بود که در آن تپانچه ایندی واقعاً باید قبل از شروع مسابقه خارج از مبارزه نوشته می شد. پس از قرار دادن چندین گلوله در سر غیر زرهی یک مرد، مشخص شد که شلیک به این فرد آنگونه نبود که MachineGames قصد داشت این برخورد را برطرف کنم. دومی در اواخر داستان بود، جایی که من فکر کردم، «هیچ فایدهای ندارد که تیرهای هفت تیر در سیلندر بچرخانم!» و به این نتیجه رسیدم که به سرعت دو نازی را که ناگهان جلوتر از من در یک آسانسور باز ظاهر شدند وصل میکنم. آنها به سادگی عکس های زیادی گرفتند تا پایین بیایند. زمانی که صحنه ایندی در واقع از تپانچهاش استفاده میکند و شمشیرزن Raiders را در یک پلان بیرون میآورد، به نظر میرسد که یکی از به یاد ماندنیترین لحظات در کل فرنچایز فیلم است. گلولههای هفت تیر کاملاً باید بسیار نادر باقی بمانند، اما خود تپانچه واقعاً باید با قدرت توقف ثابت همتای سینمایی خود حمل میشد.
همچنین به ندرت منطقی به نظر می رسد که دشمنان رده بالا در سطوح می توانند به طور خودکار از طریق مبدل ها، به ویژه در شهر واتیکان، ببینند. این مکانیکی است که من به لطف بازیکنانی مانند Hitman به آن عادت کردهام، که مشخص میکنم بازی دیگری است که دوستش دارم، اما قطعاً اینجا کمی احمقانهتر است. واقعاً مزخرف است که یک افسر تصادفی ایتالیایی به غریبه ای که برای همه مقاصد و مقاصد یک کشیش مهمان است، حمله فیزیکی کند.
اگرچه این فقط یک مزاحمت خفیف است و اگر منصف باشیم، The Great Circle در واقع رویکرد بسیار هوشمندانهای به مشکلات کلی دارد. کارهای بسیار بیشتری می توانید انجام دهید تا اینکه فقط یک تنظیم را از آسان به خیلی سخت تنظیم کنید. ویژگیهای دشمن به چند دسته تقسیم میشوند، به این معنی که میتوانید آن را به گونهای تغییر دهید که دشمنان سختتر، اما تعداد آنها کمتر باشد. شاید بخواهید آگاهی آنها را تقویت کنید، اما آنها را ضعیف تر از روزنامه های خیس کنید. (این چیزی است که فکر میکنم ممکن است برای اجرای دوم امتحان کنم.) خوب است که این گزینهها اینجا هستند، زیرا در سختی معمولی، مخفی کاری کاملاً ابتدایی است. دشمنان دید بسیار محدودی دارند و راحت تر از آن چیزی که من در ابتدا تصور می کردم می توان از آنها عبور کرد. زمانی که متوجه شدم میتوانم مخفیانه از مکانهای باز به ظاهر خطرناک عبور کنم، به تدریج کمتر محتاط شدم، به شرطی که این کار را با سرعت کافی انجام دهم.
همانطور که گفته شد، The Great Circle به ما اجازه میدهد تا به مکانهایی که قبلاً بازدید کردهایم بازگردیم تا تمام ماموریتهای جانبی اضافی را انجام دهیم، حتی پس از اتمام ماجراجویی اصلی، بنابراین ممکن است به جای شروع دوباره روی آن تمرکز کنم. من گمان میکنم که ساعتهای بیشتری از اهداف کمکی دارم که مرا مشغول نگه دارند. من فقط توانستم تعداد انگشت شماری از آنها را در اولین اجرای داستانم که حدود 17 ساعت طول کشید، مشخص کنم.
رای
ایندیانا جونز و دایره بزرگ تقریباً همه چیز را در مورد بهترین بخش های فرنچایز داستانی که بر اساس آن ساخته شده است، از کارت عنوان و فونت مکان گرفته تا تکان دادن انگشت هریسون فورد، میخکوب می کند، اما موفقیت های آن بسیار فراتر از وفاداری آن به نکات ظریف فیلم است. دایره بزرگ با مجموعهای از سطوح پرجزئیات و پرجزئیات، نبرد رضایتبخش وابسته به یونجهسازان فکشکن، و تمرکز بر کاوش با سرعت آهسته، پلتفرم کردن و حل معما (که با تعدادی صحنههای اکشن با ولتاژ بالا در هم آمیخته شدهاست)، یک دایره بزرگ است که توسط طرفدارانی غیرقابل مقاومت و غوطهور است که توسط هوادارانی که به دنبال نمد هستند. از The Dial of Destiny و Kingdom of the Crystal Skull. علاوه بر این، با انتخاب دیدگاه اول شخص کلاسیک که از بازی هایی مانند The Chronicles of Riddick: Escape from Butcher Bay الهام گرفته شده است، خود را از بازی های اکشن سوم شخص که به طور فزاینده ای یکسان شده در این دهه متمایز می کند. اگر سر خود را در مقابل سیستمهای مخفی کاری معمولی آن قرار دهید، کرکها نشان داده میشوند – اما وقتی همانطور که در نظر گرفته شده است، The Great Circle بلافاصله در بین بهترین بازیهای ایندیانا جونز قرار میگیرد و داستان آن به Raiders of the Lost Ark و The Last Crusade نزدیکتر است. برخی از کارشناسان ممکن است ادعا کنند که این موزه متعلق به یک موزه است، اما موزه ها برای آثار قدیمی گرد و غباری هستند که هرگز نباید آنها را لمس کنید. دایره بزرگ متعلق به موزه نیست. بر روی هارد دیسک شما تعلق دارد که در آن می توانید از آن لذت ببرید.
سوالات متداول (FAQ)
1-بازی "Indiana Jones and The Great Circle" درباره چیست؟
این بازی داستان ماجراجویانهای از ایندیانا جونز را روایت میکند که در محیطها و داستانی الهام گرفته از فیلمهای کلاسیک این فرنچایز، بازگشت به دوران نوستالژیک و متفاوتی از ماجراجوییهای دوران گذشته را به تصویر میکشد.
2-داستان بازی چگونه روایت میشود؟
داستان بازی با الهام از روایتهای کلاسیک ایندیانا جونز، ترکیبی از جستجوی گنج، نبرد با دشمنان و حل پازلهای متنوع است؛ بهطوری که تجربهای سینمایی و پرجزئیات برای بازیکنان فراهم میآورد.
3-ویژگیهای گرافیکی و محیطی بازی چگونه توصیف شدهاند؟
از محیطهای با جزئیات بالا و نورپردازی دقیق در مکانهای تاریخی مانند هرمها و معابد باستانی تا طراحی بصری چشمنواز، بازی تلاش کرده تا حس واقعگرایی و زیبایی بصری را به بازیکن القا کند.
4-سیستم مبارزه بازی از چه ویژگیهایی برخوردار است؟
سیستم مبارزه در بازی علاوه بر جنبههای اکشن سینمایی و استفاده از شلاق و اسلحه، بر مخفیکاری و زمانبندی دقیق تاکید دارد. اگرچه برخی نقاط ضعف مانند استفاده از اسلحههای ضدثمره به عنوان نقطه انتقاد مطرح شده است.
5-آیا بازی شبیه عناوین دیگری مانند Uncharted است؟
در حالی که برخی شباهتهای کلی با بازیهایی مانند Uncharted وجود دارد، "دایره بزرگ" به عنوان یک تجربه مستقل با شخصیت و هویت منحصر به فرد ایندیانا جونز، از این عناوین متمایز شده و به نظر میرسد حتی از آن بهتر عمل میکند.
6-تأثیر المانهای نوستالژیک و بازیهای کلاسیک چگونه است؟
متن به یادآوری خاطرات گذری از دوران VHS و فیلمهای کلاسیک ایندیانا جونز اشاره دارد و با الهام از بازیهایی مانند "Raiders of the Lost Ark" و "Indiana Jones and the Last Crusade"، حس نوستالژی را در بازیکنان زنده میکند.
7-طراحی پازلها و بخشهای کاوش در بازی چگونه است؟
پازلها با طراحی دقیق، سیستم راهنمایی هوشمندانه و محیطهای پرجزئیات به بازیکنان اجازه میدهد تا در کشف اسرار و حل معماها غوطهور شوند؛ تجربهای که هم به چالش میکشد و هم جذاب است.
8-نقش موسیقی و صداگذاری در بازی چیست؟
موسیقی و صداگذاری بازی با هماهنگی عالی با فضا و داستان، حس عمق و جذابیت بیشتری به صحنههای اکشن و دراماتیک میبخشد، بهطوری که تجربه کاربر را به سطح بالاتری ارتقا میدهد.
9-نقاط قوت اصلی بازی از دید نقد و بررسی چیست؟
از جمله نقاط قوت بازی میتوان به داستان جذاب و متفاوت، طراحی محیطهای غنی و پرجزئیات، سیستم پازلمحور کارآمد و تجربه سینمایی در بخشهای مبارزهای اشاره کرد.
10-سیستمهای کنترل و تنظیم سختی بازی چگونه ارزیابی شدهاند؟
بازی کنترلهای دقیقی ارائه میدهد و تنظیمات دشواری آن به بازیکن اجازه میدهد تا تجربه خود را سفارشی کند. با این حال، برخی بخشها مانند سیستم استقامت در مبارزه به عنوان نقاط ضعفی ذکر شدهاند که میتوانند تجربه بازی را کمی مختل کنند.